Sunday 16 August 2009

شمنیسم

با سلام مجدد به همه ی دوستان و دشمنان
اول جا داره که از تمام کسانی که توی این مدت با ایمل های محبت آمیزشون به بنده لطف داشتن تشکر کنم و همینطور از تمام کسانی که با فحاشی و تهدید هاشون سعی کردن که من رو در ادامه ی این راه منصرف کنند تشکر ویژه کنم چونکه عقیده دارم درستی و یا نادرستی یک قضیه رو خیلی بهتر می شه از روی مخالفین تشخیص داد تا موافقین .. همینطور ازبابت پیشنهادات سازنده ی شما که سعی خواهم کرد در آینده به کار ببرم هم سپاسگذارم
عده ای از دوستان اشاره کردند که چرا بخش نظرات فعال نیست..بنا بر تجربه ای که از گذشته داشتم ترجیح دادم که به جای نظرات دوستانی که واقعا تمایل به تماس با من دارند از طریق ایمل اینکار رو انجام بدن که ایمیل من رو می تونن در قسمت پروفایل وبلاگ مشاهده کنند
دوستان زیادی به سبک نگارش و سخت بودن فهمیدن مطالب اشاره کرده بودند. هدف اصلی من از این وبلاگ فراهم کردن یک مرجع به صورت هر چند ناقص و ناکافی از تجربیات شخصی خودم و بیان اونها به زبانی علمی بوده و سعی کردم تا جایی که ممکنه تجربیات عملی رو به کمک فاکت های علمی بررسی کنم ... از این به بعد سعی خواهم کرد که بعد علمی قضیه رو کمتر کنم و بیشتر به مطالب عملی بپردازم
و در همین مورد هم دوستانی اصرار داشتند که وقت و انرژی بیشتری رو بر روی مطالب عملی و تمریناتی روحی متمرکز کنم . در مورد تمرینات و مطالب عملی باید بگم که هر کسی خودش به تنهایی باید راه خودش رو پیدا کنه و مطالب این وبلاگ و یا هر منبع دیگه ای تنها سرنخ ها و نقطه ی شروع رو می تونه نشون بده و فقط کلیات هست که مشترکه .. یک مثال می زنم
یکی از شاخه های علوم جادویی طلسم ها و نشانه ها و نحوه ی ترجمه و استفاده از اونهاست..یک نشانه با توجه به موقعیت و وضعیتش ممکنه به اشکال مختلفی ترجمه بشه و حتی ممکنه برای هر فرد به صورتی کاملا متفاوت از فردی دیگه باشه..برای مثال


می تونه هم ف خونده بشه وهم فهو و هم فه که بستگی به فردی که طلسم رو می خونه داره و اینکه اون با کدوم یکی از اینها تمرین کرده و جالبه که همه ی این حالتها می تونه درست باشه .. به زبان دیگه این قدرت فرد هست که عامل تعیین کنندست و اشکال و نشانه ها تنها کانالهای هستند که باعث تجلی پیدا کردن این قدرت به شکل مادی می شن




در این پست قصد دارم وارد بحث جدیدی بشم و اون رو در کنار مطالب دیگه و به مرور کامل کنم. پست امروز در باره ی شمنیسم و تعلیمات مختلفی هست که خیلی هاش به مرور زمان از بین رفته و خیلی های دیگه تحت تاثیر شرایط سیاسی و فرهنگی منطقه از ریشه ی اصلیش فاصله گرفته و به ملغمه ای تبدیل شده که برای پیدا کردن حقیقت باید زواید و حواشی بسیاری رو حذف کرد. همینطور سعی می کنم یک سری سرنخ های تمرینات عملی رو برای اون دسته که علاقه مند هستند قرار بدم. مطمئنا خیلی چیزها رو نمی شه به طور عمومی بیان کرد و کسانی که علاقه دارند مطمئنا راه خودشون رو پیدا می کنند


شمنیسم
شمن به کسی گفته می شود که توانایی تغییر در آگاهی خود به منظور ارتباط با حقیقت ناپیدا و کسب دانش و معرفت از آن را دارد




جمله ی بالا از مایکل هارنر جامعه شناس معروف است. قصد ندارم با پرداختن به تاریخچه شمنیسم باعث طولانی شدن مطلب شوم. افراد بسیاری تصور می کنند که شمنیسم راه و روشی است مانند یک دین که شامل پیروی از دستوراتی خاص و بایدها و نبایدهایی است که فرد با رعایت آنها می تواند موفق شود. درست است که باید ها و نباید ها هم در تعالیم شمن ها وجود دارد اما این تصور کاملا اشتباهست که فکر کنیم با انجام دستورات و آموزشهایی می توان به یک شمن تبدیل شد


یک شمن علاوه بر تمرینات عمومی و تکامل آنها به روش شخصی حتما باید آنها را در زندگی روزمره به کار گیرد و در واقع آنها را زندگی کند. راهنمایان و ارواح قطعا به افراد مبتدی و تازه کار کمک خواهند کرد اما این انتخاب فرد است که این کمکها را نادیده می گیرد چرا که اغلب بر خلاف میل و علاقه ی شخصی است و معمولا در جهت تغییر عادتها و مواردیست که به بخشی از زندگی روزانه تبدیل شده اند


شمنیسم دقیقا در خلاف جهت دگماتیسم و دین باوری است. هر چقدرتعلیمات دینی یک فرد را ملزم به انجام اعمال و باید ها و نبایدهایی می کند که از قبل تعریف شده اند و فرد تنها باید آنها را بپذیرد و مو به مو اجرا کند تعلیمات شمنیسم با آزاد کردن اندیشه و عمل فرد به او توانایی جستجو برای درک حقیقت و کسب معرفت را اعطا می کند. یک شمن تنها تجربه می کند و عمیقا بر این باور است که هیچ چیز به صورت ثابت و قطعی در جهان هستی وجود ندارد. یک شمن به این باور دست یافته که هیچ چیز مقدس در این جهان وجود ندارد و تقدس تنها از دید بیننده و ناظر است که معنی و مفهوم پیدا می کند و این تنها یکی از مواردیست که در تضاد با دین قرار دارد




تکنیک های خلسه

یکی از اصلی ترین مواردی که شمن ها به طور دائم با آن درگیر هستند تجربه ی خلسه است. در این حالت است که شمن به کمک دانشی که دارد می تواند در قلمرو قدرت شخصی خود با ارواح ارتباط برقرار کند و در حالت خلسه است که می تواند پاسخ سوالات خود را بدست آورد. برای مثال همانطور که تولد یک کودک و ورود به این جهان نخستین قدم برای کسب دانش و تحصیل در مدرسه و دانشگاه است ورود به خلسه نیز نخستین قدم برای ارتباط با ارواح - ارواح در مفهومی کاملا متفاوت از تعلیمات مذهبی و دینی...برای مثال در تعلیمات شمن ها رودخانه و یا جنگل و یا حتی صخره هم روح دارند و هر کدام از این ارواح توانایی ها و قدرتهای مخصوص به خود را دارند - و کمک گرفتن از قدرتهای آنان است. تصور اینکه تنها خلسه کافیست کاملا غلط است چرا که با ورود به خلسه تنها نخستین قدم برداشته شده وبه دنیایی وارد شده ایم که با جهان مادی کاملا متفاوت است و قوانین مخصوص به خود را دارد و استفاده از این قوانین نیازمند درکی عمیق از روابط حاکم بر این جهان است

تکنیکها و وروشهای فراوانی برای ورود به حالت خلسه وجود دارد .بعضی از این تکنیکها سریعتر و برخی به زمان بیشتری نیاز دارند.همچنین برخی از این تکنیکها بدون آمادگی قبلی می تواند خطرناک باشد - به عنوان مثال استفاده از روانگردانها یی مانند دی ام تی یا قارچهای مقدس - که به هیچ وجه به مبتدیان توصیه نمی شود . در اینجا به طورکلی به دسته بندی روشهایی که در تعلیمات شمن ها برای خلسه به کار برده می شوند می پردازیم و در نوشته های بعد به توضیح هر کدام به صورت مفصل تر خواهیم پرداخت

استفاده از ریتم های خاصی که موجب بروز خلسه می شوند *

قراردادن بدن در وضعیت و حالتی خاص که باعث بروز خلسه می شود *

تمرکز برای ورود به حالت خلسه *

استفاده از روانگردانهای خاص برای ورود به خلسه *

نخوردن غذا و نخوابیدن های طولانی که باعث خلسه می شود *

هر کدام از روشهای بالا به تنهایی قابلیت کافی برای کمک به ورود به حالت خلسه را دارد اما معمولا از ترکیب چند روش بالا به طور همزمان برای افزایش زمان خلسه و گرفتن نتیجه ی مورد نظر - کاملا به شرایط بستگی دارد - استفاده می شود. بسیار مهم است که برای مراسم شرایط خاص در نظر گرفته شود. این شرایط باید به دور از جنجالها و اتفاقات روزمره باشد چرا که استرس ها و مسایل جاری در زندگی روزانه به شدت می تواند حالت خلسه را تحت الشعاع قرار دهد. همینطور افراد شرکت کننده در مراسم می توانند به شدت جو را تغییر دهند . موارد فراوانی وجود دارد که می توان به کمک آنها به نتیجه ی مورد نظر رسید. اگر هدف از مراسم خلسه کمک به برطرف کردن بیماری باشد می توان از سنگهای خاص که دارای انرژی مربوط به آن مشکل هستند استفاده کرد و اگر هدف کسب قدرت و یا راهنمایی گرفتن از ارواح است می توان از نشانه ها و اشکال متعدد استفاده کرد

در مطالب بعد به توضیح روشهای خلسه به صورت دقیقتر خواهیم پرداخت